تنهایی های یک تنها

. .می نویسم برای بـــــــــــــاد. .

تنهایی های یک تنها

. .می نویسم برای بـــــــــــــاد. .

همیشه وقتی دلم واسش تنگ میشد فقط بلد بودم  برم سراغ گوشیم و . . 

الانم فقط یه کار بلدم! اونم اینه که بیام تو اتاقم و تا جایی که میتونم گریه کنم. .

نظرات 2 + ارسال نظر
علی 4 مرداد 1390 ساعت 19:11 http://www.helma-ali.blogsky.com

هیچ وقت نمیتونم گریه کسی رو تحمل کنم وقتی هلیم گریه میکرد زندگیم سیاه میشد سریع میرفتم دنبالش و تا اخر شب پیشش بودم وقتی فهمیدم نیستش گریم گرفت اما نبودش که اشکامو پاک کنه شاید قسمته من این بود که........
علی

گریه کار هرروزم شده این روزا. .
و برای هیچکس مهم نیست. .
کسی نیست که حتی بپرسه چرا؟! چه برسه به اینکه بخواد دنبالم بیادو . .!!!!

علی 8 مرداد 1390 ساعت 00:36 http://helma-ali.blogsky.com/

حتما ارزش گریه هاتو داره کاش هلی من یک درصد مثه شما بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد