تنهایی های یک تنها

. .می نویسم برای بـــــــــــــاد. .

تنهایی های یک تنها

. .می نویسم برای بـــــــــــــاد. .

داستان واقعی. .

دو نفر که همدیگر را خیلی دوست داشتند و یک لحظه نمی توانستند از هم جدا باشند، با خواندن یک جمله معـــروف از هــم جـــدا می شــوند تا یکدیگر را امتحان کنند و هــر کــدام در انتظار دیگــری همدیگر را نمی بینند.  

چون هر دو به صورت اتفاقی به جمله معروف ویلیام شکسپیر بر می خورند: 

 « عشقت را رها کن، اگر خودش برگشت، مال تو است و اگر برنگشت از قبل هم مال تو نبوده» آنها هر کدام منتظر بودند تا دیگری شرط عشق را به جا بیاورد

نظرات 3 + ارسال نظر

عشق و عاشقیای مام چه مسخره تعریف شدنا!....

باشماق 2 تیر 1390 ساعت 07:59 http://bashmagh.blogsky.com

چه زیبا سخنی است گفته شکسپیر
البته این حرف را از کسی دیگه همین طور شنیدم که خودش تجربه کرده بود ولی عامیانه
رو س ح ر کلیک کردم دیدم تو هم دست کمی از شکسپیر نداری
در مورد دو نفر کور
حرف خودته

ندا 3 تیر 1390 ساعت 22:20

vaaaaaaaaay 2khi che bahal bud!akheeeeeey

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد